Tuesday, September 9, 2008

مممممم

پیرنتو بالا یزن

میخوام یه چیزی بنویسم

رو پوستت

تو خالی بین پستونات

نه اونجات نمی میرم

جاهای بهتری داری واسه مردن

جاهایی که دل شیر میخواد واسه رفتن و

موندن

جایی که نمیگم دس نخورده س

یا هیشکی پاشو اونجا نذاشته

یه جزیره با موج و مرجانهاش

با دیوونه بازیای من

جزیره ای که میخوام بگم تنها کریستف کلمبش منم

حتا اگه بگی داری دروغ میگی

حتا اگه بگی .....

نوشتم همین بود

حالا این بطری رو از آب بگیر و

منو به خون